قبل از این که بخواهی در مورد من و زندگی من قضاوت کنی
کفشهای من را بپوش و در راه من قدم بزن،
از خیابانها، کوهها و دشت هایی گذر کن که من کردم،
اشکهایی را بریز که من ریختم
دردها و خوشیهای من را تجربه کن
سالهایی را بگذران که من گذراندم
روی سنگهایی بلغز که من لغزیدم
دوباره و دوباره برپاخیز و مجدداً در همان راه سخت قدم بزن
همانطور که من انجام دادم ...
بعد ، آن زمان می توانی در مورد من قضاوت کنی
نظرات شما عزیزان:
sadegh ![](/weblog/file/img/m.jpg)
ساعت17:30---28 دی 1391
شاید تو…
سکوت میان کلامم باشی!
دیده نمیشوی
اما من تو را احساس می کنم!
شاید تو ….
هیاهوی قلبم باشی!
شنیده نمیشوی
اما من تو را نفس می کشم!
پگاه ![](/weblog/file/img/m.jpg)
ساعت16:27---27 دی 1391
گه گاهی سفری کن به حوالی دلت;شاید از جانب ما خاطره ای منتظر لمس نگاهت باشد
آپم امیرحسین
سلام
بهت رای دادم.
راسی لینکم دوبار تو سایتت هست
یکیشو پاک کن رفیق
نوشتـﮧ شده در سه شنبه 26 دی 1391
ساعت
23:35 توسط امیـرحسیـن
| |