ماهي و ساحل
اشــڪِــ پـــنـــهـــاטּ

تو بشو ساحل قلبم

من میشم ماهی مرده

تا بگن به عشق ساحل

لب دریا جون سپرده


نوشتـﮧ شده در سه شنبه 28 شهريور 1391ساعت 20:33 توسط امیـرحسیـن| |

خداوندا از آن روزي که ما را آفريدي / به غير از معصيت چيزي نديدي

خداوندا بحق هشت و چارت / ز ما بگذر ، شتر ديدي نديدي

نوشتـﮧ شده در دو شنبه 27 شهريور 1391ساعت 10:56 توسط امیـرحسیـن| |

خدایا  ترک تحصیل میکنم میشه دیگه امتحان نگیری؟

اخه تا کِی؟تا کجا باید تاوان یه سیب رو بدیم؟تا کِی.

چرا باید این همه زجر بکشیم؟

چرا...؟

چرا...؟

نوشتـﮧ شده در دو شنبه 27 شهريور 1391ساعت 10:38 توسط امیـرحسیـن| |

جنجالی ترین و احساسی ترین آهنگ سال منتشر شد.
آهنگ جدید و فوق العاده زیبا و شنیدنی مجید خراطهـــــــا به نام شکستی بالمو با سه کیفیت
 پیشاپیش 7 مهر سالروز تولد مجید خراطها
را به وی و طرفداران بیشمارش تبریک عرض می کنم. 

 

Dawload 320

Dawnload 128

Dawnload ogg

برای دانلود متن این شعر بر روی لینک زیر کلیک کنید

Clik

نوشتـﮧ شده در شنبه 25 شهريور 1391ساعت 17:38 توسط امیـرحسیـن| |

 

 

نوشتـﮧ شده در پنج شنبه 16 شهريور 1391ساعت 10:13 توسط امیـرحسیـن| |

غربت دیرینه ام را با تو قسمت می کنم
تا ابد با درد و رنج خویش خلوت می کنم
رفتی و با رفتنت کاخ دلم ویرانه شد
من در این ویرانه ها احساس غربت میکنم

نوشتـﮧ شده در پنج شنبه 16 شهريور 1391ساعت 10:7 توسط امیـرحسیـن| |

یه روز یه دختره از یه پسره میپرسه:منو دوست داری؟

پسره میگه: نه.

میگه من خوشگلم؟

بازم میگه :نه.

میگه اگه بمیرم واسم گریه میکنی؟

میگه:نه اصلا.

دختره گریش میگیره.پسره میره به طرفش بغلش میکنه و میگه:

دوست ندارم چون عاشقتم.

خوشگل نیستی چون زیبا ترینی.

اگه بمیری گریه نمی کنم چون من هم باهات میمیرم.

نوشتـﮧ شده در پنج شنبه 16 شهريور 1391ساعت 9:56 توسط امیـرحسیـن| |

 

قصه از حنجره ایست که گره خورده به بغض

صحبت از خاطره ایست که نشسته لب حوض

یک طرف خاطره ها!

یک طرف پنجره ها!

در همه آوازها! حرف آخر زیباست!

آخرین حرف تو چیست که به آن تکیه کنم؟

حرف من دیدن پرواز تو در فرداهاست

"دوستت دارم عشقم"

نوشتـﮧ شده در پنج شنبه 16 شهريور 1391ساعت 9:55 توسط امیـرحسیـن| |

مجنون باانگشت روی خاک نوشت لیلی.لیلی پرسید:چه میکنی؟  

                        گفت:    چون میسر نیست من را کام او          عشق بازی میکنم بانام او.              

 

نوشتـﮧ شده در پنج شنبه 16 شهريور 1391ساعت 9:52 توسط امیـرحسیـن| |

دلم کوه صبر است آبش مکن          گرفتار رنج و عذابش مکن

بیا خانه قلب من مال تو             ولی مرد باش و خرابش مکن

نوشتـﮧ شده در چهار شنبه 15 شهريور 1391ساعت 23:40 توسط امیـرحسیـن| |

یادمان باشد اگر این دلمان بی کس شد / طلب مهر ز هر چشم خماری نکنیم

یادمان باشد که در این بهر دو رنگی و ریا / دگر حتّی طلب آب ز دریا نکنیم 

یادمان باشد اگر شمعی و پروانه به یکجا دیدیم / طلب سوختن بال و پر کس نکنیم

یادمان باشد از امروز جفایی نکنیم / گرکه درخویش شکستیم صدایی نکنیم 

 

خود بسازیم به هردرد که ازدوست رسد / بهر بهبود ولی فکر دوایی نکنیم 

 

و به هنگام عبادت سرسجاده ی عشق / جز برای دل محبوب دعایی نکنیم

یاورخویش بدانیم خدا یاران را / جز به یاران خدا دوست وفایی نکنیم 

گله هرگزنبود شیوه ی دلسوختگان / با غم خویش بسازیم و شفایی نکنیم

یادمان باشد اگر شاخه گلی را چیدیم / وقت پرپرشدنش ساز و نوایی نکنیم

پر پروانه شکستن هنر انسان نیست / گر شکستیم ز غفلت من و مایی نکنیم

دوستداری نبود بندگی غیر خدا / بی سبب بندگی غیرخدایی نکنیم

یادمان باشد اگر خاطرمان تنها شد / طلب عشق ز هر بی سر و پایی نکنیم

 


نوشتـﮧ شده در چهار شنبه 15 شهريور 1391ساعت 22:58 توسط امیـرحسیـن| |

 

 خدا را دوست بدارید؛

حداقلش این است که؛

یکی را دوست می دارید؛

و روزی به او می رسید ...
 

 

نوشتـﮧ شده در چهار شنبه 15 شهريور 1391ساعت 22:42 توسط امیـرحسیـن| |

احساس تو چون طراوت باران است
بر زخم شکوفه های گل درمان است
هر وقت که در هوای تو می چرخم
انگار نفس کشیدنم آسان است . . .

نوشتـﮧ شده در چهار شنبه 15 شهريور 1391ساعت 13:15 توسط امیـرحسیـن| |

سلام یکی از بازدیدکنندگان به اسم مبینا زحمت کشیدن و دارن برام قالب میسازند ، مبینا جان متاسفانه من نمیتونم وارد وبت بشم این مطلب رو گذاشتم که بدونی من نمیتونم وارد بشم لطفا آدرس و کامل و صحیح وارد کن ممنون .منتظر نظرت هستم

نوشتـﮧ شده در چهار شنبه 15 شهريور 1391ساعت 13:8 توسط امیـرحسیـن| |

یادت باشـــــــــد

دلت که شکست،

سرت را بگیری بالا ..!

تلافی نکن ، فریاد نزن ، شرمگین نباش.
حواست باشد ؛ دل شکسته، گوشه هایش تیز است..
مبادا که دل و دست آدمی را که روزی دلدارت بود زخمی کنی به کین،
مبادا که فراموش کنی روزی شادیش، آرزویت بود…

صبور باش و ساکت.
بغضت را پنهان کن،

اشکت را پنهان کن
رنجت را پنهان تر ...

نوشتـﮧ شده در چهار شنبه 15 شهريور 1391ساعت 11:3 توسط امیـرحسیـن| |


سلام به همه ی دوستان عزیز ممنون که دوباره لایق دونستید و چشمهــای نازتون رو برای دیدن کلبــه ی تـنـهایـی من زحمت دادید
دوستای گلم مجددا تشکر میکنم از بابت نظرات ، پیشنهادات و انتقاداتی که از این کلبه میکنید ، بازم میگم واقعا شرمندتونم مخصوصا ساناز خانم که همیشه منو شرمنده میکنه و خجالتم میده و چه براش نظر بذارم و چه نذارم اون میاد و یه قطعه شعری مینویسه و میره .
یه سری از دوستان نظر دادن که محتوا و فضای این وب خیلی غمگینه و آدم اشکش در میاد و احساساتی میشه و ازم خواستن تا محتواشو عوض کنم . متاسفانه با عرض شرمندگی باید بگم من خودم خواستم که محتوای این وب رو غمگین و عاشقونه کنم و میخوام یه روزی این وبو به عشقم نشون بدم .
یه عده دیگه گفتن قالب وبم چشمهارو اذیت میکنه ؛ در جواب باید بگم این قالب فعلا توی وب هست . چون دارم یه قالب اختصاصی برای این وب طراحی میکنم که به محض آماده شدن اونو میذارم . فقط باید بگم شرمنده ی چشمای قشنگتونم .
خب دوستای خوبم میخوام چندتا بخش دیگه به وبم اضافه کنم مثل : گذاشتن رمانهای زیبا ، داستان های عاشقونه ، داستان های ارسالی بینندگان (داستان عاشق شدن خودشون) . پس لطفا اگه دوست دارید کسی داستانهاتون رو بخونه و درموردش نظر بده و بهتون کمک کنه داستانهای قشتگتونو به ایمیلم بفرستید تا منم با اسم خودتون توی وب بذارم ، لازم به ذکره که بگم از آدرس ایمیل شما عزیزان هیچ سواستفاده ای به عمل نمیاد
همتونو به خـدای عاشـقهــا میسپارم و ازش میخوام ازقلب نازنینتون مواظبت کنه .
 
 
 

نوشتـﮧ شده در سه شنبه 14 شهريور 1391ساعت 19:4 توسط امیـرحسیـن| |

دلم گرفت از آسمون، هم از زمین هم از زمون
تو زندگیم چقدر غمه، دلم گرفته از همه
ای روزگار لعنتی تلخه بهت هر چی بگم
من به زمین و آسمون دست رفاقت نمی دم

 

 

نوشتـﮧ شده در یک شنبه 12 شهريور 1391ساعت 15:34 توسط امیـرحسیـن| |


من به زنجیر وفای تو اسیرم چه کنم

 

  گر نیایی به خدا بی تو بمیرم چه کنم

 

در هوای غم عشق تو ز خود بی خبرم

که من از عشق تو محتاج و فقیرم چه کنم

 

 

نوشتـﮧ شده در یک شنبه 12 شهريور 1391ساعت 15:30 توسط امیـرحسیـن| |

نیستی همنـفـسـم سهم دلم بی کسیه

تنهایـی پر از غـم و حسرت و دلواپسیه

بی تو این زنده بودن زندگی محسوب نمیشه

زخم روقلبــ شکسته ام تا ابد خوب نمیشه

 

نوشتـﮧ شده در یک شنبه 12 شهريور 1391ساعت 15:25 توسط امیـرحسیـن| |

مینویسم نامه و روزی از اینجا میروم        بیخیال او ولی تنهای تنها میروم

درجوابم شاید او حتی نگوید کیستی؟       شاید او حتی بگوید لایق من نیستی

مینویسم من که عمری با خیالت زیستم     گاهی از من یاد کن حالا که دیگر نیستم

نوشتـﮧ شده در یک شنبه 12 شهريور 1391ساعت 15:20 توسط امیـرحسیـن| |


طراحے: امیرحسین