قسم به چشمات بعد از این جز تو گلی بو نکنم من درد میکشم تو اما چشم هایت را ببند! سخت است بدانم میبینی و بیخیالی...
دوباره تنها شدم و یاری ندارم
از خاطرم رفتی ، دیگه تمومه کارم
با اینکه خاکستر شدم ، هنوز می سوزم
به یاد چشمات ، میگذره هر شب و روزم
حتی قطره ای از اقیانوس دردم
با وجود عشق تو حس نمی کردم
اما بی دغدغه از دلم گذشتی
رفتی ، جز غصه تو قلب من نذاشتی
تورو خدا تنهام نذار ، انقدر دم از رفتن نزن
انقدر نگو تقدیر تو جدا شد از تقدیر من
بذار یه لحظه هم شده تو رو کنارم حس کنم
کافیه ، طاقت ندارم ، از بی وفایی دل بکن
تا کی باید یاد تو رو تسکین قلبم بکنم
تا کی باید به جای تو ، عکستو همدم بکنم
منه دیوونه چرا از اولش نفهمیدم
وقتی دستاتو توی دست غریبه ای دیدم
خسته ام از خیانت هات
خسته ام از دو رنگی هات
از چشمم افتادی گلم
با اون همه قشنگی هات
تورو خدا تنهام نذار ، انقدر دم از رفتن نزن
انقدر نگو تقدیر تو جدا شد از تقدیر من
بذار یه لحظه هم شده تو رو کنارم حس کنم
کافیه ، طاقت ندارم ، از بی وفایی دل بکن دلم گرفته دیگه من تنها شدم دارم می میرم دیگه نیست دست خودم امروز می خوام یکم باهات حرف بزنم از این همه غصه و غم دل بکنم خلاصه این بار اومدم دردامو درمون بکنی بهم عنایت بکنی ، رحمتو ارزون بکنی این روزا چشای من خسته شدن شب و روز به گریه وابسته شدن نکنه تو هم ازم خسته شدی که همه درا به روم بسته شدن خودت میگی جواب میدم ، وقتی منو صدام کنی تموم عمرم پای تو فقط می خوام نگام کنی می خوام که باورت بشه تویی همه وجود من غربت و تنهایی شده تموم تار و پود من اما این ، هر روز و هر شب ، توی گوشم یه نداست اونکه مهربون ترین آسمونهاست ، خداست می خوام آسوده باشم تا ، تو آغوش خدا جا شم می خوام این لحظه ی آخر تو رویای خودم باشم ولی تصمیم من اینه ، نباید رد بشم ، هرگز نمونده واسه من جایی ، دارم میرم ، خداحافظ
بخش اگه از من و تو یه عکس خوشگل کشیدم
تنهایی تک واژه سنگینی است
طرح چشمان قشنگت در اتاقم نقش بسته صبح تا شب اين شده کارم که واسه چشات بيدارم
در خلوت من خیال سبزت جاریست این قسمت بی تو بودنم اجباریست.... اگه مَردی ... ؟!! در خواب ناز بودم شبی
دیدم کسی در می زند در را گشودم روی او دیدم غم است در می زند ای دوستان بی وفا از غم بیاموزید وفا غم با آن همه بیگانگی هر شب به من سر می زند عقل گفت که دشوار تر از مردن چیست
عشق فرمود فراق از همه دشوارتر است به چشمای تو سوگند
اگر یار تو باشم با این دستای خستم واست خونه می سازم تو این قلب شکستم در این زندان غم دیگر اسیرم مبادا از غم تو من بمیرم بیا پیشم تو ای یار قدیمی بیا پیشم بمان تا من بمانم
من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بی آبی ولی با خفت و خواری پی شبنم نمی گردم تا که بودیم نبودیم کسی کشت ما را غم بی همنفسی
تاکه رفتیم همه یار شدند خفته ایم و همه بیدار شدند قدر آیینه بدانیم چو هست نه در آن وقت که اقبال شکست تقدیم به آن کسی که آفتاب مهرش
در آستان قلبم همچنان پا بر جاست و هرگز غروب نخواهد کرد
جز به تو و به خوبیات به هیچ کسی خو نکنم
قسم به اسمت که تو رو تنها نذارم بعد از این
اسم تو رو داد می زنم تا دم دمای آخرین
قطره به قطره خونم و یک جا به نامت می کنم
دلخوشیهای دنیا رو خودم به فالت می کنم
می برمت یک جای دور می شم واست سنگ صبور
برات یه کلبه می سازم پر از یک رنگی پر نور
روح و دل و جون و تنم، نذر نگاهت می کنم
دنیاها رو فدای اون چهره ماهت می کنم
دل بستم از رو سادگی، شدی همه دنیای من
می بخشمت حالا که نیست پیش تو دیگه جای من
نمی دونستم که می خوای ساده ازم دل بکنی
ببخش که فکر کرده بودم فقط دیوونه ی منی
نذاشتی هیچ بهونه ای واسه دوباره دیدنت
گل هات و ور دار و برو دوست ندارم ببینمت
ببخش اگه رو کاغذم عکس دوتا دل کشیدم
ببخش اگه تو قلب من جز تو کس دیگه نبود
دوست داشتنت برای من یه اشتباه ساده بود
وقتی که دیدمت برام یه حس تازه ای بودی
کاشکی تو سرنوشت من یه عشق واقعی بودی
یک واژه است ولی عمق یک زندگیست
سالها گذشت وتنهایی سلطان دلم شد
سلطان دل غریب وحسرت کشم شد
ای آشنا ، عالم تنهایی چه خوش است
هرچه باشد از گدایی عشق خوشتر است...
شعر ميگويم به يادت در قفس غمگين و خسته
من چه تنها و غريبم بي تو در درياي هستي
ساحلم شو غرق گشتم بي تو در شب هاي مستي
خيال کردي بري ميري از يادم
تو رفتي و نرفت چيزي از يادم
تو رفتي تازه عاشق تر شدم من
از اوني هم که بود بدتر شدم من
تو خداي عاشقايي تو تموم کس و کارم
تو به داد من رسيدي وقتي تنهاييم رو ديدي
تو نذاشتي برم از دست اگه چيزي هم هنوز هست
نازنينم اميد شيرينم من به جز تو کسي نمي بينم
از اون روزي که رفتي يه روز خوش نديدم
به جز دستاي گرمت پناه وخوش نديدم
زندگيم و به پاي تو دادم اون روزا رو نميره از يادم
نازنينم برس به فريادم
صبح تا شب اين شده کارم که واسه چشات بيدارم
تو خداي عاشقايي تو تموم کس و کارم
تو به داد من رسيدي وقتي تنهاييم رو ديدي
تو نذاشتي برم از دست اگه چيزي هم هنوز هست
مَرد بمون ... اگه نیستی ... نامَردی نکن ... !!
اگه تنهایی ... ؟!!
تنها بمون ... اگه نیستی ... تنهاش نذار ... !!
اگه نجیبی ... ؟!!
نجابت کُن ... اگه نیستی ... هرزگی نکن ... !!
اگه عاشقی ... ؟!!
... عاشق بمون ... اگه نیستی ... حُرمتِ عشقو نَشکَن
طراحے: امیرحسین |